loading...
پست های آپدیت شده

چشم سوم یا غده صنوبری چیست؟

آرش حکیم زاده بازدید : 94 جمعه 15 مرداد 1400 نظرات (0)

غده صنوبری غده ای به اندازه نخود است که شبیه مخروط کاج است و در مغز مهره داران نزدیک هیپوتالاموس و غده هیپوفیز (در وسط پیشانی ، کمی بالاتر از محل اتصال ابروها) قرار دارد. این چشم که به چشم سوم نیز معروف است ، ابزاری محترم برای بینان و عارفان است و به عنوان ارگان ارتباط عالی جهانی شناخته می شود. در هندوئیسم ، چشم سوم به اجنا یا چاکرای ابرو اشاره دارد.
چشم سوم چیست؟ اصلا چشم سوم به چی چیزی اشاره دارد؟ جواب این است که به دروازه ای اشاره دارد که به قلمروهای داخلی و فضاهای آگاهی بالاتر منتهی می شود. چشم سوم اغلب با بینش های مذهبی ، بصیرت ، توانایی مشاهده چاکراها و هاله ها ، پیش بینی و تجربیات خارج از بدن مرتبط است. هنگامی که چشم سوم شما باز می شود ، و شما خود را می بینید ، کل گستره آگاهی شما ، شما بسیار به معبد خدا نزدیک شده اید. شما فقط روی پله ها ایستاده اید شما می توانید در را ببینید و نمی توانید در برابر وسوسه رفتن به داخل معبد و دیدن آنچه در آنجا است مقاومت کنید. در آنجا آگاهی جهانی را می یابید ، آنجا روشنگری را می یابید ، آنجا رهایی نهایی را می یابید. آنجا ابدیت خود را می یابی.
نحوه فعال کردن غده صنوبری - 3 تکنیک قدیمی برای فعال سازی چشم سوم
1. دو چشم خود را متوقف کنید و غده صنوبری فعال می شود
اگر دو چشم شما به طور کامل متوقف شوند ، اگر بدون حرکت ، ساکن شوند ، مانند سنگ ، بدون هیچ حرکتی در این چشم ها ، جریان انرژی در آنها متوقف می شود. اگر آنها را متوقف کنید ، جریان انرژی در آنها متوقف می شود.
جریان انرژی ؛ به همین دلیل آنها حرکت می کنند ارتعاش ، حرکت ، به دلیل انرژی است. اگر انرژی در حال حرکت نیست ، چشمان شما درست مانند چشمان یک مرده می شود - سنگی ، مرده.
نگاه کردن به یک نقطه ، خیره شدن به آن بدون اجازه دادن به چشمان شما برای حرکت در جایی دیگر ، یک حالت ثابت را ایجاد می کند. ناگهان انرژی که از طریق دو چشم در حال حرکت بود از طریق این چشم ها حرکت نخواهد کرد.
اما انرژی باید حرکت کند. انرژی نمی تواند ثابت باشد چشم ها می توانند ساکن باشند ، اما انرژی نمی تواند ثابت باشد. بنابراین سعی می کند راه جدیدی پیدا کند. و چشم سوم نزدیک است ، درست بین دو ابرو ، نیم اینچ عمق. این نزدیک است - نزدیکترین نقطه.
اگر انرژی شما از این چشم ها خارج شود ، اولین چیزی که می تواند اتفاق بیفتد این است که از طریق چشم سوم حرکت می کند. درست مثل این است که آب جاری است و یک سوراخ را می بندید: سوراخ دیگری پیدا می شود - نزدیکترین که با کمترین مقاومت یافت می شود.
به طور خودکار آن را پیدا می کند ؛ شما مجبور نیستید به طور خاص کاری انجام دهید. با این چشم های فیزیکی ، شما فقط باید مانع حرکت انرژی از طریق آنها شوید ، و سپس انرژی مسیر خود را پیدا می کند و از طریق چشم سوم حرکت می کند.
2. بستن هفت دهانه سر با دستان خود
این یکی از قدیمی ترین تکنیک ها است - بسیار استفاده می شود ، و همچنین یکی از ساده ترین آنها است. تمام دهانه سر - چشم ، گوش ، بینی ، دهان را ببندید. وقتی همه دهانه های سر بسته می شوند ، هوشیاری شما که مدام در حال بیرون آمدن است ، ناگهان متوقف می شود: نمی تواند بیرون برود.
ممکن است شما مشاهده نکرده باشید ، اما حتی اگر یک لحظه تنفس خود را متوقف کنید ، ناگهان ذهن شما متوقف می شود ، زیرا با تنفس ذهن به حرکت خود ادامه می دهد. این شرط بندی با ذهن است. شما باید بفهمید "شرطی شدن" به چه معناست ، پس فقط درک این تکنیک آسان خواهد بود.
به عنوان مثال ، شما هرگز بدون نفس کشیدن فکر نکرده اید. شما از تنفس آگاه نیستید ، اما تنفس به طور مداوم ، روز و شب وجود دارد. هر فکر ، هر فرآیند تفکر با تنفس همراه است. اگر به طور ناگهانی تنفس خود را متوقف کنید ، فکر نیز متوقف می شود.
و اگر همه هفت سوراخ - هفت دهانه سر - بسته باشند ، ناگهان هوشیاری شما نمی تواند بیرون برود زیرا شما همیشه از این دهانه ها بیرون رفته اید.
و با باقی ماندن هوشیاری در آن بین این دو چشم ، بین این دو چشم معمولی متمرکز می شود و متمرکز می شود. آن نقطه به چشم سوم معروف است.
هنگامی که می توانید درون این فضا را بین دو چشم احساس کنید ، آنگاه وجود ، کلیت آن را می شناسید ، زیرا این فضای درونی همه چیز را شامل می شود. چیزی از آن باقی نمی ماند.
چشم سوم نامحدود ، غیر مادی و معنوی را می بیند. اگر روی چشم سوم متمرکز باشید ، بسیاری از اتفاقات رخ می دهد. اولین کشف این است که تمام جهان در شماست.
چشم سوم بخشی از بدن فیزیکی شما نیست. فاصله بین دو چشم ما فضایی نیست که در بدن شما محدود باشد. این فضای نامحدود است که در شما نفوذ کرده است. هنگامی که این فضا شناخته شد ، دیگر هرگز همان شخص قبلی نخواهید بود. لحظه ای که این فضای درونی را می شناسید ، بی مرگ را می شناسید. سپس مرگ وجود ندارد.
وقتی این فضا را برای اولین بار بشناسید ، زندگی شما معتبر ، شدید ، برای اولین بار واقعاً زنده خواهد بود. اکنون نیازی به امنیت نیست ، اکنون هیچ ترسی امکان پذیر نیست. حالا شما نمی توانید کشته شوید. حالا هیچ چیز را نمی توان از شما گرفت.
اکنون کل جهان متعلق به شماست: شما جهان هستید. کسانی که این فضای درونی را می شناسند ، در وجد و گریه فریاد می زنند: "آهام برهمسمی! من جهان هستم ، من هستی هستم. "
3. توجه بین ابروها ، اجازه دهید ذهن قبل از فکر باشد
این تکنیکی بود که به فیثاغورس داده شد. فیثاغورس با این تکنیک به یونان رفت و در حقیقت ، او سرچشمه چشمه ، منبع همه عرفان ها در غرب شد. او پدر همه عرفان های غرب است.
این تکنیک یکی از روشهای بسیار عمیق است. سعی کنید این را درک کنید: توجه بین ابروها…
فیزیولوژی مدرن ، تحقیقات علمی می گوید که بین دو ابرو غده ای وجود دارد که مرموزترین قسمت بدن است. این غده ، که غده صنوبری نامیده می شود ، سومین چشم تبتی ها است - SHIVANETRA: چشم شیوا ، تانترا.
بین دو چشم یک چشم سوم وجود دارد ، اما عملکردی ندارد. آنجا وجود دارد ، هر لحظه می تواند کار کند ، اما به طور طبیعی کار نمی کند. برای باز کردن آن باید کاری انجام دهید. کور نیست ؛ به سادگی بسته می شود این روش برای باز کردن چشم سوم است.
توجه بین ابروها ... چشمان خود را ببندید ، سپس هر دو چشم خود را فقط در وسط دو ابرو متمرکز کنید. فقط در وسط ، با چشمان بسته تمرکز کنید ، گویی با دو چشم خود نگاه می کنید. توجه کامل به آن داشته باشید
این یکی از ساده ترین روش های توجه است. نمی توانید به راحتی به هیچ قسمت دیگری از بدن توجه داشته باشید. این غده مانند هر چیزی توجه را به خود جلب می کند. اگر به آن توجه کنید ، هر دو چشم شما با چشم سوم هیپنوتیزم می شود. ثابت می شوند ؛ آنها نمی توانند حرکت کنند
در کتاب مقدس قدیمی تانترا گفته شده است که توجه چشم سوم غذا است. گرسنه است ؛ تشنه جان و جان بوده است. اگر به آن توجه کنید زنده می شود. غذا به آن داده می شود.
و هنگامی که می دانید توجه غذا است ، هنگامی که احساس می کنید توجه شما به صورت مغناطیسی جلب شده ، جذب می شود ، توسط خود غده کشیده می شود ، توجه در آن زمان کار دشواری نیست. فقط کافی است نقطه درست را بدانید.
بنابراین فقط چشمان خود را ببندید ، بگذارید دو چشم شما فقط به وسط حرکت کنند و نکته را احساس کنید. وقتی به نقطه نزدیک هستید ، ناگهان چشمان شما ثابت می شود. وقتی جابجایی آنها دشوار می شود ، بدانید که نقطه درستی را گرفته اید.
اگر این توجه وجود داشته باشد ، برای اولین بار خواهید دید که افکار پیش روی شما جریان دارند. شما شاهد خواهید شد این درست مانند یک صفحه نمایش فیلم است: افکار در حال اجرا هستند و شما شاهد آن هستید. هنگامی که توجه شما به مرکز چشم سوم متمرکز شد ، بلافاصله شاهد افکار می شوید.
معمولاً شما شاهد نیستید ، شما با افکار شناخته شده اید. اگر خشم وجود داشته باشد ، تبدیل به خشم می شوید. اگر فکری حرکت می کند ، شما شاهد نیستید ، با افکار یکی می شوید ، شناسایی می شوید و با آن حرکت می کنید. شما تبدیل به یک فکر می شوید ؛ شما شکل فکر را می گیرید
وقتی رابطه جنسی وجود دارد شما تبدیل به رابطه جنسی می شوید ، وقتی عصبانیت وجود دارد شما تبدیل به خشم می شوید ، وقتی حرص و آز وجود دارد شما تبدیل به حرص می شوید. هر گونه حرکت فکری با شما مشخص می شود. هیچ فاصله ای بین خود و اندیشه ندارید. اما با تمرکز بر چشم سوم ، ناگهان شاهد می شوید.
هر اتفاقی که می افتد ، سعی کنید شاهد باشید. شما بیمار هستید ، بدن دردناک و دردناک است ، شما به هر حال دچار بدبختی و رنج هستید - شاهد آن باشید. هر اتفاقی که می افتد ، خود را با آن شناسایی نکنید. ناظر باشید. سپس اگر شاهدیت امکان پذیر شد ، در چشم سوم متمرکز خواهید شد.
بنابراین با متمرکز شدن در چشم سوم ، ظهور خود شاهد وجود خواهد داشت. اکنون می توانید با افکار خود روبرو شوید. این اولین چیزی خواهد بود. و نکته دوم این است که اکنون می توانید ارتعاش ظریف و ظریف تنفس را احساس کنید. اکنون می توانید شکل تنفس را احساس کنید ، اصل نفس کشیدن.
ابتدا سعی کنید بفهمید منظور از " شکل " ، " ماهیت تنفس " چیست . در حالی که نفس می کشید ، نه تنها هوا تنفس می کنید. هوا فقط وسیله نقلیه است ، نه چیز واقعی. شما در حال تنفس پرانا هستید - سرزندگی. هوا فقط رسانه است ؛ پرانا محتوا است شما در حال تنفس پرانا هستید ، نه فقط هوا.
علم مدرن هنوز نمی تواند بفهمد آیا چیزی شبیه پرانا وجود دارد ، اما برخی از محققان چیزی مرموز را احساس کرده اند. تنفس فقط هوا نیست. به طور خاص ، یک نام باید ذکر شود - ویلهلم رایش ، روانشناس آلمانی که آن را "انرژی اورگون" نامید.
این همان چیزی است که پرانا است. او می گوید در حالی که نفس می کشید ، هوا فقط ظرف است و یک محتوای اسرارآمیز وجود دارد که می توان آن را اورگون یا پرانا یا ELAN VITAL نامید. اما این بسیار ظریف است. واقعاً مادی نیست. هوا مادی است-ظرف مادی است-اما چیزی ظریف و غیرمادی در آن حرکت می کند.
وقتی بین ابروها متمرکز شده اید و می توانید اصل تنفس را احساس کنید ، بگذارید فرم پر شود. اکنون تصور کنید که این جوهر تمام سر شما را پر می کند ، به ویژه بالای سر ، SAHASRAR - بالاترین مرکز روانی.
و لحظه ای که تصور می کنید ، پر می شود. در آنجا - در بالای سر - مانند روشنایی دوش بگیرید. این عصاره پرانا از بالای سر شما به عنوان نور می بارد. و شروع به باریدن خواهد کرد ، و زیر باران نور شما تازه ، متولد شده ، کاملاً جدید خواهید شد. تولد درونی به این معناست.
بنابراین دو چیز: اول ، با تمرکز بر چشم سوم تخیل شما قوی ، قوی می شود. به همین دلیل است که اصرار زیادی بر پاکی شده است. قبل از انجام این تمرینات ، خالص باشید. خلوص یک مفهوم اخلاقی برای تانترا نیست ، خلوص آن قابل توجه است.
زیرا اگر بر چشم سوم متمرکز شده اید و ذهن شما نجس است ، تخیل شما می تواند خطرناک شود: برای شما خطرناک است ، برای دیگران خطرناک است. اگر به قتل شخصی فکر می کنید ، اگر این ایده در ذهن شما وجود دارد ، فقط تصور ممکن است مرد را بکشد. به همین دلیل است که اصرار زیادی برای خالص بودن اول وجود دارد.
شما بارها تصور کرده اید که می کشید اما خوشبختانه تخیل نمی تواند کار کند. اگر کار کند ، اگر بلافاصله عملی شود ، خطرناک خواهد شد - نه تنها برای دیگران ، بلکه برای خود شما نیز ، زیرا بارها فکر کرده اید که خودکشی کنید. اگر ذهن به چشم سوم متمرکز شود ، فقط فکر خودکشی تبدیل به خودکشی می شود. شما هیچ وقت برای تغییر ندارید ، بلافاصله این اتفاق می افتد.
وقتی چشم خود را در نقطه خاصی متمرکز می کنید ، ظرف سه دقیقه توجه درونی شما به سمت چشم سوم شروع می شود. و در لحظه ای که توجه درونی شما به سمت چشم سوم شروع می شود ، چهره شما شروع به تغییر می کند. این بدان معنی است که در حال حاضر توجه توسط مرکز چشم سوم جذب می شود. صورتت مرده است ؛ کل انرژی در حال حرکت به سمت مرکز چشم سوم است.
در چشم سوم ، تخیل و فعلیت دو چیز نیستند. تخیل یک واقعیت است. تصور کنید ، و این چنین است. بین رویا و واقعیت فاصله ای وجود ندارد. رویا ، و آن را واقعی خواهد شد.
این امر به این دلیل است که امر الهی در چشم سوم متمرکز شده است ، بنابراین هر آنچه که رویاهای الهی باشد واقعی می شود. اگر شما نیز در چشم سوم متمرکز شده اید ، هر چیزی که در خواب ببینید واقعی می شود.
وقتی روی چشم سوم متمرکز شده اید ، فقط تصور کنید که اصل پرانا از بالای سر می بارد ، درست مثل اینکه زیر درختی نشسته اید و باران ها در حال دوش هستند ، یا فقط زیر آسمان هستید و ناگهان ابری شروع به دوش می کند ، یا شما فقط صبح نشسته اید و خورشید طلوع می کند و اشعه شروع به دوش می کند. تصور کنید ، و بلافاصله یک دوش وجود دارد - یک دوش نور
برخی از تکنیک هایی که به فعال شدن چشم سوم کمک می کند
برای فعال کردن چشم سوم باید یکی از سه تکنیک فوق را دنبال کنید. تکنیک های ذکر شده در زیر به تنهایی چشم سوم را فعال نمی کند ، اما با پیروی از آنها همراه با تکنیک های ذکر شده به طور قطع در فعال شدن غده صنوبری یا چشم سوم کمک می کند.
1. تنفس: تمرین تنفس طولانی و عمیق به تمرکز بر چشم سوم کمک می کند.
2. ضربه زدن: ضربه زدن بین دو ابرو ، درست بالای بینی روی پیشانی ، به فعال شدن چشم سوم کمک می کند.
3. آواز خواندن: سرود باعث طنین شدن استخوان چهار گوش در بینی می شود که باعث تحریک غده صنوبری می شود. با توجه به شعار "Om" ، همچنین به عنوان صدای جهان شناخته می شود ، هر روز 1 ساعت.
4. در تاریکی بودن: غده صنوبری نه تنها توسط خورشید ، بلکه توسط تاریکی نیز فعال می شود - تاریکی کامل. بنابراین مطمئن شوید که اتاق خواب شما تا حد ممکن در زمان خواب شما تاریک است.
5- غذاهای ارگانیک: غذاهای حاوی افزودنی ها ، مواد نگهدارنده ، مواد شیمیایی و آفت کش ها همگی عوامل خطر برای پیری زودرس و انسداد غده صنوبری هستند.
6. تماشای آفتاب : خورشید منبع عالی قدرت است. در چند دقیقه اول طلوع و چند دقیقه آخر غروب به آرامی به خورشید نگاه کنید تا غده صنوبری شما تقویت شود.
7. Khechari Mudra: این قطعاً برای همه مناسب نیست و فقط باید زیر نظر یک معلم پیشرفته کریا یوگا امتحان شود. نوک زبان روی سقف دهان قرار می گیرد. هدف از این مودرا رسیدن به سمادی است.
8. کریستالها: قرار دادن کریستال روی چشم سوم در حالت خوابیده در فعال سازی چشم سوم معجزه می کند.
9. خندیدن: اگر می توانید مکانی پیدا کنید که بتوانید با صدای بلند بخندید و سپس به مدت 15 دقیقه در سکوت بنشینید ، این امر می تواند کمک زیادی به فعال شدن چشم سوم کند. شما باید دو مرحله را انجام دهید. ابتدا 10 تا 20 دقیقه با صدای بلند بخندید. با قدرت کامل بخندید و سپس حداقل 15 دقیقه در سکوت بنشینید و حسی را در بدن خود مشاهده کنید.
انسداد غده صنوبری یا چشم سوم می تواند منجر به موارد زیر شود:
1. گیجی و هذیان
2. افسردگی و اضطراب
3. اختلالات عصبی
4. بدبینی
5. حسادت و حسادت
عملکرد درست غده صنوبری مترادف با سلامتی و تندرستی است.
اثرات فعال شدن غده صنوبری
هنگامی که در آن بعد فعالیت می کنید ، بسیاری از چیزها برای شما آشکار می شود. به عنوان مثال ، اگر فردی می میرد ، اگر چشم سوم شما کار می کند ، بلافاصله متوجه می شوید که او می میرد.
بدون تجزیه و تحلیل فیزیکی ، هیچ تشخیص فیزیکی نمی تواند بگوید که مطمئناً او در حال مرگ است. اما با عملکرد چشم سوم ، ناگهان احساس می کنید که یک مرد در حال مرگ است. چه احساسی دارید؟ مرگ تاثیر دارد. اگر مرد قرار است بمیرد ، مرگ قبلاً سایه خود را در آنجا انداخته است و آن سایه را می توان با چشم سوم در هر زمان احساس کرد.

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 38
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 21
  • آی پی دیروز : 35
  • بازدید امروز : 43
  • باردید دیروز : 56
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 1
  • بازدید هفته : 43
  • بازدید ماه : 99
  • بازدید سال : 22,451
  • بازدید کلی : 23,640